خزان آرزوها
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم در عصرهای انتظار به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه بس کوچه های تنهایی شو ! کلبه ی غربیی ام را پیدا کن... کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب.. آرزوهای رنگی ام ! در کلبه رو باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو ! حریر غمش را کنار بزن ! مرا می یابی........................
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |