خزان آرزوها
تنهایی یعنی : ذهنم پر از تو و خالی از دیگران است , اما کنارم خالی از تو و پر از دیگران است ! من بودم ، تو و یک عالمه حرف عصاره ی تمام مهربانی ها را می گیرم تمام مزرعه کافر صدایش می زدند در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟ دل اگر بستی ، محکم نبند ، مراقب باش گره کور نزنی ، او میرود ، تو میمانی و یک گره کور
نظرات شما عزیزان:
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد !
کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی ، یک آه چقدر وزن دارد
و از آن فرشته ای می سازم همچون “خودت”
گل آفتابگردان کوچکی که عاشق باران شده بود
مثل آرامش بعد از یک غم ، مثل پیدا شدن یک لبخند
مثل بوی نم بعد از باران ، در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟
من به آن محتاجم !
Power By:
LoxBlog.Com |